زندگینامه

همه چیز از یک روز بارانی آغاز شد؛ وقتی دخترم از من داستانی تازه خواست و فهمیدم چقدر قصه‌های تکراری خسته‌کننده شده‌اند.

آن شب داستان دختری را تعریف کردم که با رنگ‌ها صحبت می‌کرد و دیدم چگونه تخیلش شعله‌ور شد. همان لحظه فهمیدم مسیر آینده‌ام چیست.

از آن شب هر روز داستانی تازه نوشتم؛ داستان‌هایی که سرگرم‌کننده اما آموزنده بود. کم‌کم دوستان و خانواده‌ها نیز مخاطب داستان‌ها شدند.

من معتقدم هر کودک جهانی منحصر بفرد است که باید با احترام و دقت کشف شود. داستان ابزار قدرتمند این کشف است.

در هر داستان پیامی مثبت و الهام‌بخش قرار می‌دهم تا کودکان را به پرسشگری و جست‌وجوی پاسخ‌های تازه تشویق کند.

داستان‌ها باید متنوع و فراگیر باشند تا هر کودکی با هر پیشینه‌ای بتواند خودش را در قصه‌ها ببیند و احساس تعلق کند.